جام جم
«اميد؛ دستاورد همايش چهرههاي ماندگار» عنوان سرمقاله روزنامه جام جم است كه در آن ميخوانيد:
همايش چهرههاي ماندگار تبلور ارج نهادن به دانش و دانشافزايي در جامعه امروز ايران است. مردماني كه مفهوم دانشاندوزي و دانشافزايي بخشي مهم از اعتقادات ديني و رفتارهاي روزمرهشان است.
نقل است حديثي از امام رضا (ع) كه «من لم يشكر المخلوق لم يشكر الخالق» يعني آنكه هر كس در مقابل احسان و نيكي بندگان خداوند شكرگزاري نكند خدا را شكر نگفته است.
به زبان سادهتر اگر در جامعه روحيه تشكر و قدرداني از انسانهاي عالم، مبتكر و خلّاق از بين برود، گرايش به فعاليتهاي مثبت و سازنده كمرنگ شده، دلسردي و خمودگي جاي آن را خواهد گرفت.
برگزاري 8 دوره موفق همايش چهرههاي ماندگار نشان از يك واقعيت دارد. احترام به عالم و تكريم دانشمند، احترام به مقام علم است.
تامل در سخنان گهربار رهبر معظم انقلاب كه اهميت نخبهپروري و دانشافزايي را بارها و بارها در سخنانشان مورد تاكيد قرار دادهاند بهخوبي اين موضوع را نشان ميدهد كه نگاه به مقوله علم و دانش در جامعه ايراني نگاه از سر تفنن و تفريح نيست بلكه توجه خاص از سوي بالاترين مقام مسوول در اين كشور است كه علاوه بر اينكه اين موضوع را به عنوان دغدغهاي مهم به دانشجويان و نخبگان عرصه علم و فرهنگ و هنر تاكيد ميكند در مقابل از مسوولان عالي كشور ميخواهد تا جهد و تلاش در اين زمينه را بيشتر كرده تا ايران در سراسر جهان به عنوان پيشتاز عرصه دانشاندوزي معرفي شود.
كيهان
«سحر با معجزه پهلو نزند» عنوان يادداشت روز روزنامه كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن ميخوانيد:
تحولات سياسي و اقتصادي طي هفته گذشته در برخي از كشورهاي پرمدعاي غربي پيامها و پيامدهايي را در پي داشته است كه نشان ميدهد هر چند آنها به سركردگي ايالات متحده در دو سده گذشته و بخصوص چند دهه اخير جهان و محيط بين الملل را همچون رينگ بوكسي تصور كرده و خود را همواره پيروز اين مسابقه و زورآزمايي معرفي نمودهاند اما اكنون در گوشه رينگ قرار گرفته و بوكس ميخورند.
اين وضعيت كه معلول مجموعهاي از علتها است در حالي است كه تمامي آن كشورها بر مقوله «اسلام زدايي از صحنه اجتماع و سياست» متفق القولند و در دو قرن گذشته عمدتاً دو ترفند و دسيسه را براي تحقق آن در دستور كار داشتهاند؛ الف: منحصر دانستن اسلام در عبادات شخصي و ترويج اين نظريه كه دين از سياست جداست. و به تعبير ديگر؛ پروژه سكولار كردن جوامع ديني را دنبال كردهاند.
ب: پا را فراتر از ترفند نخست گذاشته و اين هدف شوم را پيگيري كردهاند كه «اسلام» را از موقعيت عقيدتي نيز تنزل دهند و جاي خالي عقايد اسلامي را با اوهام و خرافات و تصورات باطلي كه ساخته و پرداخته نظام سلطه و جريان استعمار و استكبار است پر نمايند. اما شواهد و قراين كنوني دنيا نشان ميدهد نه تنها از ترفندها و كارشكنيهاي بكار گرفته براي حذف و ترور «اسلام» طرفي نبستهاند بلكه امروز «موج بيداري اسلامي» مانع اصلي و سد مستحكمي در برابر باج خواهها و افزون طلبيها و زيادت خواههاي نظام سلطه و جريان رو به افول و اضمحلال استكبار است.
در همين راستا، هفته پيش رهبر بصير انقلاب در پيام استراتژيك شان به كنگره عظيم حج گسترش موج بيداري اسلامي را نويد داده و تصريح كردند: «امروز جبهه ضد اسلامي كه دو قرن بر ملتها و دولتهاي اسلامي تحكمي ظالمانه ميكرد و منابع آنان را به يغما ميبرد شاهد زوال نفوذ خود و ايستادگي دليرانه ملتهاي مسلمان در برابر خود است.»
اما براي اينكه نشانهها و شاخصههاي زوال نفوذ جبهه ضد اسلامي از يكسو و از سوي ديگر نفوذ فزاينده و قدرت نرم نهضت بيداري اسلامي در آينه تحولات اخير در محيط بين الملل به صورت شفاف تري مشاهده گردد ذكر نكاتي قابل اعتناست.
مردم سالاري
«لزوم پاسداري مجلس از هويت سياسي و کارشناسي» عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاري به قلم ميرزابابا مطهري نژاد است كه در آن ميخوانيد:
پارلمان تاريستي در نظامهاي پارلمان مجلس به طور معمول هويت سياسي دارد، و فعاليت هايش در حوزه توزيع قدرت اعم از قدرت سياسي، قدرت اقتصادي، قدرت فرهنگي و قدرت اجتماعي معنا و مفهوم پيدا ميکند. در جمهوري اسلا ميايران بيشتر بر هويت کارشناسي مجلس تاکيد شده است و تقاضاي جامعه هم در همين راستا شکل گرفته است.
کم توجه به نقش و قدرت احزاب ونهادهاي مدني سياسي اين هويت را پررنگ نموده است تا احزاب به عنوان بازيگران اصلي عرصه سياست به رسميت شناخته نشوند و ميدان بازي براي آنها گسترده و فراهم نشود، هويت سياسي مجلس جلوه گري نتواند کرد. گرچه در ساختار نظام منبعث از قانون اساسي هم احزاب به رسميت شناخته شدهاند و هم نهادهاي مدني سياسي جايگاه بالا يي دارند و هم هويت سياسي مجلس شوراي اسلا ميقابل توجه است. تا جايي هويت سياسي مجلس به رسميت شناخته ميشود که امام راحل مجلس را در راس امور ميداند.
اما در طول 33 سال بعد از انقلا ب اسلا ميتمايز هويت سياسي وتقويت کارشناسي درکشور نه از صورت حکومت بلکه ازنظر درجه اين هويت فراز و فرودهاي مختلفي را تجربه کرده است. در مجلس اول هويت سياسي بر هويت کارشناسي غالب است و اوج اين هويت تصويب طرح عدم صلا حيت سياسي رئيس جمهور است. در مجلس دوم اين دو هويت حالت تعادل دارند، مجلس سوم هويت سياسي غالب ميشود و مجلس چهارم و پنجم بر هويت کارشناسي تا آنجا تاکيد ميشود که به تاسيس مرکز پژوهشهاي مجلس ميانجامد و اين مرکز با هستههاي گسترده کارشناسي و مطالعاتي بازوي توانمندي در راستاي کارشناسي تبديل ميشود و رئيس اين مرکز به نماد هويت کارشناسي شهره ميشود و مجلس ششم در پي هويت سياسي مرکز پژوهشها را نيز به اين سمت و سو سوق ميدهد و مجلس هفتم در تلا ش براي هويت زدايي سياسي و هويت يابي کارشناسي در يک تعادل سيال بين اين دو دوره اش را به پايان ميبرد و نوبت به مجلس هشتم ميرسد.
مجلس هشتم گرچه تمايل به هويت کارشناسي را از خود بروز ميدهد، اما در اذهان عمومي نه در هويت سياسي قد ميکشد و نه در هويت کارشناسي ادعاي قابل قبولي را ظاهر ميکند. به ويژه با عقب نشيني تاکتيکي از چند موضع کارشناسي به اين هويت روي خوشي نشان نميدهد از نظر افکار عمومي شرايطي که دگرگوني را به نوآوري در سياست وا ميدارد، به دست قوه مجريه تعيين ميشود و قوه مقننه سهم کمتري در آن دارد و اين مهم تا آنجا پيش ميرود که وقتي رئيس قوه مجريه مجلس را در راس امور نميداند، يکي از نمايندگان شاخص و مطرح اصولگراي مجلس در برابر سيل اعتراضات به اين ادبيات اعلا م ميدارد که اگر منظور ايشان اين مجلس است، درست ميگويد اين مجلس در راس امور نيست.
رسالت
«چيستي سمومات سكولاريسم» عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن ميخوانيد:
افول سكولاريسم درجهان پيتر ال. برگر استاد دانشگاه ومدير موسسه مطالعات اقتصادي دانشگاه بوستون در مقالهاي تحت عنوان" موج تازه سكولارزدايي از جهان" مينويسد: " هزينه پروژه بنياد گرايي تحت سرپرستي مارتين مارتي مورخ مشهور آمريكايي و استاد دانشگاه شيكاگو از سوي بنياد مك آرتور تامين شده است. لذا از خود پرسيدم كه بنياد مك آرتور چه توجيه براي تخصيص بودجهاي چند ميليون دلاري براي مطالعه و بررسي بنياد گرايان ديني دارد؟"
يافتههاي علمي بنياد مك آرتور و نيز يافتههاي پيترال. برگر نشان ميدهد محاسبات غرب درعملياتي كردن نظريه سكولاريزاسيون در جوامع انساني منجر به افول دين نشده و اين ايده غلط از آب درآمده است. پيترال.برگر اعتراف ميكند: "اين موضوع كه نوگرايي به مفهوم سكولاريزاسيون لزوما به افول دين انجامد فاقد ارزش است."
او همچنين اعتراف ميكند؛ نهادهاي ديني با توسل به راهبرد " تطابق" بر نظريه سكولاريزاسيون خط بطلان كشيدهاند و ... حتي تجربه دين سكولاريزه شده به شكست انجاميده است.
وي سپس به خيزشهاي اسلامي در جهان اسلام اشاره ميكند و ميگويد: " خيزش اسلامي در واقع احياي موثر وموكد تعهدات ديني است".
برگرهمچنين نتيجه گيري ميكند كه ؛ "جهان امروز جهاني به شدت ديني است و نميتوان آن را جهاني سكولار ناميد. اروپا اولين استثناء در اين زمينه است، نظريه سكولاريسم فقط در اروپاي غربي مصداق دارد."
وي مقاله خود را با اين جمله به پايان ميبرد" آنان كه از نقش دين در تحليل مسائل جهاني معاصر غفلت ميورزند مرتكب خطاي بزرگي ميشوند" (1)
تهران امروز
«پهلوان اين مردم باشيد» عنوان سرمقاله روزنامه تهران امروز به قلم دكتر فضل الله همداني است كه در آن ميخوانيد:
شايد هنوز براي قضاوت زود باشد اما در حاليكه 8 روز به پايان بازيهاي آسيايي باقي مانده است درخشش ورزشكاران ايراني بهخصوص در روزهاي چهارشنبه تا جمعه لبخند و نشاط را بر چهره ميليونها ايراني نشانده است. فرقي نميكند كه اين ميليونها در چه وضع اقتصادي يا درچه مختصات جغرافيايي زندگي ميكنند. احساس رضايت را ميتوانستيد طي اين سه روز در برخوردها و ديالوگهاي شهري احساس كنيد.
مردمي كه مشتاقانه خبر مبارزات قهرمانان و پهلوانان خود را دنبال ميكردند و با اميد و اضطراب نگران پيروزيها و شكستهاي آنان بودند.اين احساس رضايت،تقويتكننده شاخصهاي است كه در جامعه شناسي به آن احساس همبستگي اجتماعي ميگويند؛ يك مولفه رواني بينظير در ايجاد اميد به آينده.
نمي توان ناديده گرفت كه برخي از سياستمداران و مسئولان ما در جمود حاصل از منافع كوتاه مدت ابايي از ناديده گرفتن اين عنصر مهم همبستگي اجتماعي ندارند و با تاكيد بر نقاط افتراق خود با همتايان و رقيبان ويا استفاده از برخي اختيارات خود، مردم را از چشيدن طعم خوش همگرايي محروم ميسازند.موفقيت ورزشكاران ما در سه روز گذشته و موج نشاطي كه جامعه را فراگرفته است نشان ميدهد كه اين مردم بزرگوار چگونه نياز به لمس همبستگي اجتماعي دارند.
اين همبستگي بهوجود نميآيد مگر با همدلي مسئولاني كه پيش از منافع سياسي خود ، به مردم و خدمتگذاري به آنان بينديشند. خدمت به مردمي كه مستحق آسايش، رفاه وچشيدن طعم پيروزي هستند، بيش از آن چيزي كه حتي تا به امروز به دست آوردهاند.هفته پيش اين احساس رضايت و اين موج همدلي اجتماعي را ميتوانستيد در مراسم افتتاح پل جواديه ودر بين ساكنان اين محله قديمي جنوب شهر ببينيد.
جمهوري اسلامي
«آمريكا، باز هم سياست فرافكني» عنوان سرمقاله روزنامه جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد:
دولت آمريكا در دو اقدام جديد ضد ايراني بار ديگر عمق خصومت خود را نسبت به جمهوري اسلامي ايران نشان داد و با متهم كردن ديگران، تلاش كرد خود را از زير علامت سئوال خارج نمايد.
در نخستين حركت، كميته سوم سازمان ملل روز پنجشنبه با تصويب قطعنامهاي از نقض حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران ابراز نگراني كرد. گزارش خبرگزاريها حاكي است اين قطعنامه در كميته حقوق بشر سازمان ملل با حمايت آمريكا، اتحاديه اروپا و كانادا مطرح شد كه با 80 رأي موافق، در برابر 44 رأي مخالف و 57 رأي ممتنع به تصويب رسيد.
بدين ترتيب در اين حركت نمادين، فشارهاي آمريكا و متحدانش بر سازمان ملل بار ديگر موجب شد جهانيان شاهد باشند براي ناديده گرفته شدن واقعيتها در يگ گوشه از جهان، درحاليكه دو هفته قبل جمعي از كشورهاي عضو نهضت عدم تعهد در شوراي بازبيني حقوق بشر سازمان ملل از نقض حقوق بشر در آمريكا ابراز نارضايتي كردهاند، كشور ديگري با صحنه گرداني آمريكا متهم به نقض حقوق بشر شود. نماينده كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد طي سخناني در نشست روز پنجشنبه تصريح كرد شوراي حقوق بشر سازمان ملل بايد صرفاً بر مسأله حقوق بشر تمركز داشته باشد و حق ندارد از اين موضوع به عنوان اهرمي عليه برخي كشورهاي خاص بهره برداري كند كه متأسفانه با طرح چنين مسائلي عليه ايران اين شورا مشروعيت خود را زير سئوال ميبرد.
كاخ سفيد در دومين اقدام ضد ايراني خود با انتشار گزارش وزارت خارجه آمريكا، جمهوري اسلامي ايران را به نقض حقوق مذهبي محكوم كرد! اين گزارش درحالي منتشر ميشود كه دولت آمريكا كارنامه شرم آوري از كشتارهاي مذهبي، قرآن سوزي، تبعيض حقوق مذهبي و حمايت از فرقههاي كاذب و استعماري را در پرونده قطور و سياه دين ستيزي خود دارد.
همزماني اين دو اقدام ضد ايراني دولت آمريكا چندان تصادفي و دور از انتظار نيست زيرا با توجه به خصومت ديرينه نظام استكبار با جمهوري اسلامي ايران كه دين را به عنوان يك نظام حكومتي در جهان مطرح كرده است و همچنين اهداف فرافكنانه در متهم كردن ديگران به منظور پنهان كردن عملكرد خود و سرپوش گذاشتن بر اتهامات خود كه اين روزها به اوج رسيده، بايد منتظر چنين حركتهاي ستيزه جويانهاي از سوي سران استكبار بود و متناسب با اين اقدامات، حركتهاي بازدارنده و تدافعي را در سطوح بينالمللي طراحي كرد و بر نكات زير تاكيد نمود:
ابتكار
«هدفمندي يارانهها از منظري ديگر؛ تکاليف دولت و حقوق ملت» عنوان سرمقاله روزنامهِ ابتكار به قلم محمدعلي وکيلي است كه در آن ميخوانيد:
هدفمند کردن يارانه ها، با اتمام پرداخت سرانه نقدي (دو ماهه) وارد مرحله نهايي شده است. اينکه يارانه پرداخت شده، تناسبي با نرخ واقعي تورم ناشي از اجراي طرح، خواهد داشت يا خير، جاي بحث ديگري دارد.
نکته مهم از نگاه اين قلم، اين است که براي اولين بار، قبل از انجام تکاليف توسط مردم، دولت خود اقدام به پرداخت حقوق آنان نموده است اهميت موضوع در اين است که هموراه رسم بر اين بود که در نسبت تکاليف دولت و مردم، آنچه مسلم مينمود اين بود که مردم مجبور به انجام تکاليف هستند و راه فراري هم ندارند اما هرگاه نوبت تکاليف دولت ميرسد، به هزار اما و اگر، برخورد ميکند و کسي هم قادر به پاسخگو نمودن دولت نيست .
نيازي به ذکر مثال براي نقيصه ذکر شده نيست چرا که مردم خود به صورت روزانه با دهها مثال آن دست و پنجه نرم ميکنند. عوارض، ماليات، بيمه ها،بانکها و... مردم موظف به انجام تکاليف خود در موعد مقرر ميباشند و اگر به هر دليل، فردي نتوانست در موعد مقرر تکاليف خود را ادا نمايد، دهها تنبيه براي او فرض است، اما وقتي نوبت به تکاليف دولتها ميرسد، ديگر هيچ ابزار و ضمانت براي وادار کردن آن به انجام تعهدات در موعد مقرر وجود ندارد.
مسئله عدم تناسب بين تکاليف دولت و مردم، ريشه تاريخي دارد که خود در نتيجه استبدادزدگي تاريخي ميباشد،بنابراين با توجه به اين مقدمه، اقدام دولت در پرداخت پيش هنگام، يارانه نقدي خانوارهاي ايراني، به عنوان بخشي از تکاليف خود قابل توجه و تحسين ميباشد.
و بايد اميدوار بود که اين اقدام به همين جا ختم نشود بلکه به عنوان يک رويکرد در روند مناسبات دولت و مردم، مورد امعان نظر باشد .
اگر مناسبات دولت و مردم در کشور ما بر اين اساس شکل گيرد که هر تکليفي، حقي را به دنبال دارد و تا حقوق مردم پاس داشته نشود، امکان انجام تکليف بدون رعايت حقوق آنان بيراهه روي است و انتظار انجام تکاليف يکطرفه بنيان اعتماد را بر باد خواهد داد. اگر دولتها خود را در مقابل مردم پاسخگو ببينند و تکاليف قانوني دولت را در مقابل آنها به انجام رسانند، بالاترين سرمايه اجتماعي را بدست آوردهاند .
پيرامون اهميت طرح هدفمندسازي يارانه ها، سخنها بسيار گفته شده و قلم فرسايي، فراوان صورت پذيرفته است . در اينجا بناي قلم فرسايي نيست به نظر نگارنده بزرگترين ضمانت اجراي طرحهاي بزرگ و مهمترين انگيزه در همراه مردم، انجام صادقانه تکاليف دولت ميباشد . مردم اگر دولت را در انجام تکاليف خود، صادق بيابند، آنان نيز صادقانه همراه خواهند کرد اگر عکس آن اتفاق بيفتد، با امنيتي کردن فضا هم نميتوان زمينه اجراي طرح را فراهم آورد اکنون اقدام اول دولت (پرداخت يارانه نقدي) خوب برداشته شده است اما هنوز گامهاي اساسي ديگري هم برداشته نشده است، اول اينکه آزادسازي يارانهها خود مقدمه رقابتي کردن اقتصاد است .
سياست روز
«فرافكني از نوع كانادايي» عنوان سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم قاسم غفوري است كه در آن ميخوانيد:
دولتمردان كانادا كه به اذعان مردم اين كشور و بسياري از كارشناسان و آگاهان سياسي از استقلال سياسي برخوردار نبوده و همواره تحت خواست آمريكا و صهيونيستها و نه بر اساس منافع ملي خود در عرصه جهاني فعاليت ميكنند، يك بارديگر ادعاهاي واه خود عليه جمهوري اسلامي ايران را تكرار كردهاند.
كانادا كه ادعاي حمايت از حقوق بشر را سر ميدهد بارديگر ادعاهاي خود در زمينه حقوق بشر در ايران را در سازمان ملل تكرار كرد كه البته با مخالفت 112 كشور با ناكامي مواجه شد.
ادعاي نخ نما شده و مغرضانه كانادا عليه ايران در شرايطي مطرح شده كه در باب اين مسئله چند نكته قابل توجه است.
الف ) كانادا چندي پيش نامزد عضويت غير دائم در شوراي امنيت شد اما با كسب تنها 37 راي در برابر پرتغال تسليم شد. بسياري از ناظران سياسي نگراني شديد جهاني از نقض گسترده حقوق بشر در كانادا و توسط كانادا در افغانستان در كنار سرسپردگي اين كشور در برابر آمريكا و صهيونيستها را دليل راي منفي جهان به كانادا عنوان كردهاند. با توجه به رويكرد جهاني به بررسي شرايط ناگوار حقوق بشر در كانادا و تحركات ضد بشري اين كشور در جهان ميتوان گفت كه دولتمردان كانادا با توهم دور ساختن افكار عمومي از شرايط داخلي و نيز جنايات جهاني اين كشور به سياست فرافكني از جمله در قبال ايران روي آورده است.
كانادا سعي دارد همچنين بر شكست سنگين خود در دستيابي به كرسي غير دائم شوراي امنيت نيز سرپوش گذارد تا از اعتراضهاي مردمي بكاهد.
ب) 14 آبان شوراي حقوق بشر سازمان ملل با 228 سوال وضعيت نابسامان حقوق بشر در آمريكا را مورد كنكاش قرار داد بگونهاي كه تمام كشورها خواستار رسيدگي گسترده به نقض شديد حقوق بشر در آمريكا شدند. اين مسئله هزينههاي سنگيني براي آمريكايي داشت كه همواره با ادعاي حقوق بشر در امور ساير كشورها دخالت ميكرد. كانادا اكنون با تكرار ادعاهاي واه در مورد ايران تلاش كرده تا به نوعي جهان را از رسوايي آمريكا در زمينه حقوق بشر منحرف سازد. گذشته كانادا نشان ميدهد كه اين كشور به دليل عدم استقلال سياسي همواره نقش قرباني را براي آمريكا ايفا كرده تا در لواي خوش خدمتيهاي خود بتواند حداقل امتيازاتي را دريافت كند.
ج) بخش ديگر وابستگي كانادا را بايد در سلطه صهيونيستها بر اين كشور جستوجو كرد. در شرايط كنوني كه توطئههاي رژيم صهيونيستي عليه جمهوري اسلامي ايران و جبهه مقاومت با شكست مواجه شده ، دولتمردان كانادا كه خود را وامدار صهيونيستها ميدانند به زعم خود برآنند تا با تكرار ادعاهاي واه عليه جمهوري اسلامي ايران خوش خدمتي خود به صهيونيستها را به نمايش گذارند.
دنياي اقتصاد
«ماليات خوب - ماليات بد» عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم محمود صدري است كه در آن ميخوانيد:
مجلس شوراي اسلامي در ادامه بررسي جزئيات برنامه پنجم توسعه، دولت را مكلف كرد نرخ ماليات برارزش افزوده را تا پايان برنامه به 8 درصد برساند.
بخش ديگري از اين مصوبه نيز، دولت را از استقراض از بانك مركزي براي رفع كسري بودجه منع كرده است.
اين دو تصميم مجلس، رفتاري متعارف است كه در مجالس ديگر كشورها نيز به فراخور اوضاع و احوال گرفته ميشود. اما همين قيد «اوضاع و احوال» است كه معلوم ميكند يك تصميم قانوني به نتايج مطلوب يا نامطلوب راه ميبرد. ماليات في حد ذاته براي دولت خوشايند و براي ماليات دهنده ناخوشايند است؛ اما آثار ماليات است كه به امتناع ماليات دهنده ميانجامد يا اينكه اقناع وجداني پديد ميآورد و ماليات دهنده براساس همين اقناع وجداني به تكليف قانوني خود عمل ميكند.
مثلا اگر تاجر يا صنعتگر ماليات دهنده مجاب شود كه ماليات وي صرف بهسازي وضع حمل و نقل و اصلاح نظام گمركي ميشود و هزينههاي كسب و كارش از اين طريق كاهش مييابد، ماليات را نوعي سرمايهگذاري تلقي خواهد كرد و آن را از فهرست هزينهها بيرون خواهد كشيد.
چنين تاجر يا صنعتگري تمايل بيشتري دارد كه به صورت خوداظهاري و بدون فشار دولت ماليات خود را بپردازد و نهادها و سازمانهاي گردآوري مالياتها هم با آرامش خاطر بيشتري كار خواهند كرد.